۱۳۹۷ فروردین ۲۵, شنبه

سوگند دکتر شاپور بختیار


من به عِنوانِ پسرِ یکی از سردارانِ مشروطه، و یکی از وفادارترین یارانِ رهبرِ بزرگِ ملّت دکتر "محمد مصدق"،
سوگند یاد می کنم اگر به قیمتِ جان ام، و اعتبار و حیثیت ام هم باشد، بگذارم[نگذارم] که کشورم به سویِ نابودی و زوال سوق داده شود.
سوگند یاد می کنم که تا آخرین نفس با تجزیه طلب، و آنهایی که از "خلق هایِ ایران"، و از پرچمی غیر از پرچمِ سه رنگ سخن می گویند، مبارزه کنم.
دشمنانِ کشور باید بدانند که من با عِلم و اِطّلاع از اوضاعِ اَسَف بارِ مملکت قبولِ مسئولیّت نِمودم. و با قدرتِ ایمان، و پشتیبانی یه همۀ شما دوستانِ عزیز، امیدوارم به آشفتگی یه کشور سر و سامان داده، و کشور را به سویِ یک کشورِ "سوسیال دموکرات" واقعی سوق دَهَم.
در این راه، از خدایِ بزرگ، و هِمّتِ افرادی که مَرا می شناسند، مُساعِدَت می طلبم. و هیـــــچ تهدید، یا تردیدی مَرا از راهِ خدمتگزاری باز نخواد داشت.
من مُرغِ طوفان ام، نیاندیشم زِ طوفان---موج ام، نه آن موج ی که از دریا گُریزد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.